ریشه دشمنی بین الف ها و دورف ها چیست؟_تاشکن
[ad_1]
به گزارش تاشکن
اگرچه حلقههای قوت (The Rings of Power) به روایت دورهای قدیمیتر از دیگر داستانها در تاریخ سرزمین میانه پرداخته، اما هم چنان کینهای بین الفها و دورفها در این سریال وجود دارد.
این دو نژاد در آثار جی. آر. آر. تالکین و همه آثاری که بر پایه نوشتههای او ساخته شدهاند، دشمنی دیرینه ای دارند.
با این که بعضی اوقات استثناهایی همانند دوستی الروند و دورین در حلقههای قوت یا لگولاس و گیملی در ارباب حلقهها (The Lord of the Rings) دیده میشود، اکثر الفها و دورفها روابط دوستانهای با یکدیگر ندارند.
این دشمنی در سریال حلقههای قوت بهوضوح در تنشهای بین آنها نمایش داده میشود. اما اختلافات بین این دو گروه ریشهای عمیق دارد.

منشاء اختلاف بین الفها و دورفها چیست؟
الفها و دورفها به طور کلی در وقتی که سرزمین میانه در خطر است و باید در روبه رو اربابان تاریکی بایستند، همپیماناند. اما هیچ زمان دوستان نزدیکی برای یکدیگر نبودهاند.
اختلافات بین آنها از دوره نخست (First Age) با ریشه حسادت، فریب و خونریزی اغاز شد.
تالکین در کتاب «سیلماریلیون»، داستان تینگول، پادشاه الفهای دوریات را روایت میکند که دو گنجینه مورد قیمت پیدا کرده می بود.
اولین گنجینه یکی از سه سیلماریل، از جواهرات الفی می بود که بخشی از نور والینور را در خود داشتند. این جواهرات که توسط مورگوت به سرقت رفته بودند، باارزشترین اشیاء در سرزمین میانه بهشمار میرفتند.

تینگول این چنین به نائوگلامیر، گردنبندی ساخته دست دورفها که دارای جواهراتی از والینور می بود، دست یافت.
تینگول به دورفهای نجار از ناگرود خواست داد که سیلماریل را با نائوگلامیر ترکیب کنند. این دورفها که تا آن زمان با تینگول دوست بودند، بعد از انجام کار، به او حسادت ورزیدند و از تحویل سیلماریل و نائوگلامیر خودداری کردند. آنها ادعا کردند که تینگول حق مالکیت نائوگلامیر را ندارد؛ چراکه این گردنبند توسط اجداد دورفها ساخته شده می بود.
درگیری بین آنها شدت گرفت و دورفها پادشاه دوریات را کشتند.

الفها در تلافی، دورفها را به قتل رساندند. اما دو نفر از آنها فرار کردند و به همنژادان خود انها گفتند که الفها برای اجتناب از پرداخت مزد، دورفها را کشتهاند.
این ماجرا جهت جنگی خونین بین الفهای دوریات و دورفهای ناگرود شد. در جریان این جنگ، دورفها به الفها دعوا کرده و تالارهای آنها را غارت کردند و سیلماریل را دزدیدند.
بعد از این درگیریها، انسانی به نام برن، سیلماریل را به دختر تینگول بازگرداند. با این حال، هر دو طرف متحمل تلفات سنگینی شدند و دشمنی بین الفها و دورفها در نسلهای سپس ادامه یافت.

رقابت بین الفها و دورفها فراتر از یک درگیری است
اگرچه جنگ بر سر سیلماریل نقطه عطفی در قطع رابطه و دشمنی الفها و دورفها می بود، اما مشکلات بین آنها به زمانهای زیاد دورتر و حتی به اغاز پیدایش این دو نژاد بازمیگردد.
تالکین در نوشتههایش توضیح داده که والارها آفرینش این دو نژاد را برعهده داشتند، اما این روال بی عیب و نقص نبوده است.
ایلوواتار تصمیم داشت که دو قوم الفها و انسانها را به گفتن فرزندانش خلق کند.
اما آئوله آهنگر، از انتظار برای فرزندان ایلوواتار بیتاب شد و بهطور جدا گانه دورفها را خلق کرد. با این حال، او موفق نشد به آنها ارادهای جدا گانه ببخشد.
وقتی که ایلوواتار از این کار مطلع شد، آئوله توبه کرد و ایلوواتار او را بخشید. او به دورفها زندگی واقعی داد، به شرطی که الفها سریعتر بیدار شوند.

اما ایلوواتار هشدار داد که به علت نحوه خلق دورفها، نزاع بین الفها و دورفها اجتنابناپذیر خواهد می بود.
با وجود عمق این اختلافات، الفها و دورفها دشمنان سرسخت یکدیگر محسوب نمیشوند و در تعداد بسیاری از موارد میتوانند بر اختلافاتشان تسلط کنند. با این حال، این چنین دوستیهایی به ندرت رخ میدهد.
هرچند که در سریال حلقههای قوت، الفهای ارگیون و دورفهای خازاد دوم روابط خوبی با هم دارند، اما این دوستی نمیتواند قبل پرتنش بین آنها را پاک کند.
دسته بندی مطالب
[ad_2]