تهران گزاره آمادگی برای او مباحثه و مهار تنشهای احتمالی را همزمان به پیش میبرد_تاشکن
[ad_1]
به گزارش تاشکن
به گزارش خبرگزاری برنا، بایدن در اغاز برگزاری مراسم خداحافظی از مردم آمریکا و کارکنان کاخ سفید، دوشنبه قبل در یک سخنرانی به دستاوردهای خود در سیاست خارجی اشاره کرد که قسمتهای بسیاری از آن مربوط به روسیه ، ایران و گروههای مقاومت می بود. قسمتهای مهم این سخنرانی، صرفنظر از جزئیات ادعایی که در آن وجود داشت، چند محور اساسی داشت. بایدن در وهله نخست این نوشته را مورد اصرار و ادعا قرار داد که روسیه، ایران و محور مقاومت را تضعیف کرده و این، نتیجه عملکردی است که در چهار سال قبل به گفتن سیاست انتخابی او برای تحکیم راهبردهای ایالات متحده در منطقه و جهان پدید آمده، راهبردی که یقیناً به اذعان رئیسجمهور جهل و ششم آمریکا از چالشهای آینده فارغ نیست.
جو بایدن که این روزها کمتر از قبل دچار فروپاشی ذهنی میشود و روبه رو دوربین رسانهها کمتر با دوستان فرضی خوش و بش میکند به جستوجو آخربندی سیاستهایی است که در دوره ریاستجمهوری خود جستوجو کرده و این تعاریف و تفاسیر وقتی گفتن میشود که حرف هایهایش در رابطه آینده و این که دوران حاضر شبیه سپس ازجنگ سرد نیست حقایق بیشتری را پیشروی ترامپ میگذارد. هر چه بایدن تلاش داشته در سه ماه قبل سناریوهای باز در سیاست خارجی خود را با سکانسهای نهایی ببندد اما انگار این قسمت از سخن بگوییدهای او که «اکنون دوران نظم جهانی پسا جنگ سرد نیست، با دنیای تازه و چالشهایبسیاری روبه رو هستییم.» بیشتر از هر گزاره فرد دیگر نزدیک به حقیقت است.
افزایش تمایل به مذاکره در بازیگران بینالمللی
باید بر پایه همین مسئله دقت داشت که چرا ترامپ مواضع روشن و کاملا صریحی درمورد منطقه، ایران و سوریه یا لبنان و عراق اظهار نمیکند وابراز تمایل او به او مباحثه با پوتین به رغم این که زیاد بدیهی و در دسترس به نظر میرسد چطورممکن است اغاز یک خرید وفروش بزرگ و دستاورد در سیاست خارجی نباشد. این نقاط سیاسی تردیدآمیز بیشتر از یک سوال ساده، ابهامهای فزایندهای می باشند که بایدن آن را در قالب یک جمله مختصر فرمود، به رغم این که در سه ماه قبل با سرعتی کمنظیر تغییرات نهایی در راستای سیاستهایش را به یک آخربندی همه جانبه تزئین کرده است.
بایدن توافق با حزبالله برای آتشبس سپس از یک دوره ترور و حملات سخت اسرائیل، تحول و تبدیل بلافاصله حالت سوریه از پل ارتباطی به سیلبند موقتی در روبه رو نیروهای مقاومت که تا این مدت متزلزل مینماید و تبدیل شرایط سیاسی به وضعیتی شبیه سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ که نیاز به مذاکره چه در غرب ، چه در ایران حس میشود را سپس از تعیین تکلیف ریاستجمهوری ترامپ به نتیجه جاری رساند تا بتواند در جمعبندی نهایی به گفتن دستاوردی کامل در اختیار مردم آمریکا بگذارد.
یقیناً به این چند گزینه باید کوششهای پایانی او در برابر احتمالات سپس از وجود ترامپ را اضافه کرد که تمایل بایدن به افزایش پشتیبانیهای مالی و تسلیحاتی از اوکراین و اسرائیل را افزایش داده است.
به این علت بایدن رئیسجمهور ۸۳ ساله ایالات متحده در عین پیشبرد سیاست کلان، میدان جدیدی را پیشروی ترامپ گشوده که از یکسو بازیگران قدیمی را به تکاپو برای نقشآفرینی واداشته و از نظر دیگر تمایلات او مباحثه در بعدعرصه یک و سال و نیم بحران خاورمیانه را افزایش داده است. اما آیا همه این تدارکات آگاهانه یا جبری، زمان را به سود او مباحثه و میز مذاکره میانایران، ایالات متحده و تروئیکای اروپایی به پیش برده است؟
همه گمانههای نزدیک به حقیقت
برخلاف آنچه که رسانههای غربی و ایرانی در ماههای قبل نوشتهاند و گمانههای خود را از روال تعامل یا تقابل طرفهای دچار با سیاستهای ایالات متحده انتشار کردهاند، باید اینطور روایت کرد که ترامپ اکنون همانقدر غیرقابل پیشبینی است که در دور اول ریاستجمهوری خود بوده، اما دنیای اطراف رئیسجمهور تازه آمریکا هیچ زمان شبیه سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ نیست. چالشهای دوران حاضر، نه از جنس استراتژی های سیاسی همپیمانان جهانیست که هژمونیهای تازه را شکل دهد و نه از تنوع و ژئوپلیتیکی سپس از جنگ سرد برخوردار است که مبنا تعامل های بین المللی را به سوی یک نظم اشکار هدایت کند.
ترامپ در شرایطی قوت را به دست گرفته که گمانههای نزدیک به حقیقت،بدعتهای سیاسی خلقالساعه را مقداری دشوار میسازد. اگر روزی ترامپ اخراج مهاجران را سیاست قطعی خود میدانست و اصرار داشت با دیوارهای بلند مکزیک را محصور کند این بار سیاست های خود را با مقداری تخفیف گفتن کرده است، تعرفه را دوست دارد اما تعرفه گذاری را راه حل نهایی نمی داند، تهدید به جهنم میکند اما به ظاهر تحمیل توافق و از بین بردن سایه جنگ را بیشتر از قبل می پسندد. ویدئوی وایرال شده از شبکه اجتماعی او که نتانیاهو را عامل مهم تشکیل جنگ و خونریزی می داند همانقدر می تواند برای اهالی ساکن منطقه خوشایند باشد که نیتهای پشت پرده این چنین ابراز تنفری همه را در تعلیق ذهنی فرو میبرد.
از همین روست که پیشبینی رویترز درمورد اتخاذ سیاست اعمال سختی حداکثری ترامپ در روبه رو ایران و فروپاشی اقتصادی تهران همان اندازه متزلزل است که خوشبینیها و پیشنهادهای افرادی همچون ریچارد نفیو به سیاست دو مرحلهای ابتدا مذاکره، سپس از گزینه نظامی میتواند یک فکر اولیه از سخنشنوی ترامپ باشد. با این وجود این سوال هم چنان باقی است که ترامپ در روبه رو ایران چه گزینههایی در دست دارد و روی کاغذ سیاست خارجی او به ترتیب تهدید نظامی و مذاکره نوشته شده یا مذاکره و در مرحله آخر گزینه سختی حداکثری؟
سیاست ترامپ قدم به قدم و تابع شرایط است
برای جواب به این سوال ابتدا باید دانست که ترامپ اصولا رئیسجمهوری جمهوریخواه نیست همانطور که نزدیکی فکری مهمی با دموکراتها ندارد. روشهای او برای تامین منافع ایالات متحده هم به هیچیک از روسای جمهور قبل آمریکا شباهت ندارد. او بیشتر از هر گزینهای نمایش دادن برای ابراز قوت را میپسندد، مسئلهای که سپس از دور اول ریاستجمهوری او هم چنان بدون تحول مانده است. این خصوصیت سیاسی و شخصیتی او این گمانه را تحکیم میکند که ابتدا مذاکره با پوتین و مقامهای ایرانی را تجویز خواهد کرد.
اما روی دیگر سکه از اندیشه اقتدارگرایش، زیر سایه تهدیدهای بزرگاو برای رسیدن به مقاصد سیاسی نشئت میگیرد، موضوعی که اطرافیان ناموافق جمهوری اسلامی او، حتما به تحکیم آن خواهند پرداخت. تصمیمهای ضدایرانی ترامپ در دور اول و تلاش افرادی چون بولتون و پمپئو برای قانع کردن او به سختگیریهای زیاد تر نشان داد ترامپ میتواند و توانایی شدیدی دارد که در فضای پیچیده و سخت، تصمیمهای ناگهانی بگیرد، حتی هنگامی که شرایط سیاسی و بینالملل محدودیتهای او را زیاد تر میکند. از این رو شانس مذاکره و تنش با رئیسجمهور منتخب را باید به یک اندازه برسی کرد.
ابراز تمایل به مذاکره
بر این مبنا هرگونه گمانه درمورد آینده ایران و ایالات متحده بیرون از این تحلیل و بر پایه دلایلهای پیشگویانه خطای برسی از شرایطی است که تهران و بازیگران منطقهای یا اروپایی در آن قرار گرفتهاند.گرچه این روایت نقض نقشهایی که بازیگران در روبه رو تهران بر مسئولیت دارندنیست، اما این نقشهای مختصرزمان عمر طویل نخواهند داشت. بهتر است اینگونه مطرح کنیم که کوششهای صورت گرفته از سوی تروئیکای اروپایی میتواند بستری برای ادامه او گفتوگوها برای رسیدن به مذاکرات رسمی در قالب موضوعات متنوعی باشد اما بر پایه آنچه که حرف های شد این روال ترامپ را فقط مجاب نخواهد کرد که در زمین تعریف شده اروپا برای مذاکره با ایران بازی کند.
اما به گمان زیاد ایران و اروپا تلاش خواهند کرد همه گزینههای خود را روی میز بگذارند. دولت چهاردهم هم در اغاز بیستم ژانویه همین سیاست را در پیش گرفته و همه گزینهها را همزمان فعال کرده است. اظهار آمادگی مسعود پزشکیان برای او مباحثه با دولت ترامپ، در عین حال فعال نگهداشتن میز مشترک با تروئیکای اروپایی و سفر او به روسیه برای تحکیم شراکت راهبردی، سیاست میانهای است که فعلا جمهوری اسلامی در دستور کار دارد.
رصد احتمالات از سوی ایران
سخنان رئیسجمهوری ایران در او مباحثه با ان. بی. سی نیوز که از اظهار آمادگی ایران برای مذاکره خبر میدهد در کنار اظهارات عراقچی، تمرکزایران بر تمایل به مذاکره و تقابل با زیادهخواهی را مشخص می کند.
عراقچی در جمعبندی مذاکرات دو روزه ایران و تروئیکا فرمود: «غرض مهم از این مذاکرات پیداکردن راهی برای اغاز دوبارۀ مذاکرات هستهای است. ما در نوشته هستهای هیچ زمان میز مذاکره را ترک نکردیم و هیچ زمان نبوده که بگوییم اهل مذاکره نیستیم چون به ماهیت صلح آمیز برنامه هستهایخود یقین هستیم. اگر مذاکرات عزتمندانه و شرافتمندانهای وجود داشته باشد ما به آن ملحق خواهیم شد. الان هم مذاکراتی که با سه سرزمین اروپایی داشتیم برای این است که ببینیم چطور برگردیم به میزمذاکرات هسته ای.»
او شب قبل در اغاز انتشار کردن مصاحبه پزشکیان درمورد نوشته مهمتری اظهار نظر کرد: «با آمریکا مذاکرهای در چارچوب برجام و هستهای نداریم. آیا دولت تازه آمریکا آماده است به برجام برگردد نمیدانیم. مذاکرات دو روز مثبت بوده است. جدیت را در سه سرزمین اروپایی و اتحادیه اروپا حس کردیم و خواست آنها برای راهحل مذاکراتی را حس کردیموجود دارد، ولی عمده تحریمهای یکجانبهآمریکا منوط به این است که چطور با دولت تازه آمریکا به توافقیبرسند.»
وی درمورد مذاکره با آمریکا اظهار داشت: «ایران سیاست خود را بر پایه رویکردهای فرد روبه رو تنظیم خواهد کرد. تنها در مذاکرات شرافتمندانه و بر پایه احترام متقابل و نه بر پایه سختی و تحریم و برایمنافع خود شرکت می کنیم. فرمولی که در برجام می بود هم چنان معتبر است و وجود دارد.»
این اظهارات گویاست که دستگاه دیپلماسی ایران این بار فضای حاکم بر تغییرمعادلات را رصد کرده و تلاش دارد در راستای بازیگری اروپاییان در زمین ترامپ، ابتکار برای هرگونه تحول و پذیرفتن مذاکرات در چارچوبهای اشکار را به طرفهای روبه رو واگذار کند. این روش در جهت افت تصادم سیاسی بین ایران و ایالات متحده و افزایش شانس او گفتوگوهای نتیجهگرا به جای نمایش سیاسی موثر خواهد می بود. این چیدهمان تازه در او گفتوگوها چه در قالب برجام تازه شکل بگیرد و چه در راستای مطرح موضوعات گستردهتر امکان رصد همه احتمالات را مهیا میکند.
انتهای مطلب
دسته بندی مطالب
[ad_2]
منبع