این سینه زن ها عشق سه ضرب هستند

این سینه زن ها عشق سه ضرب هستند_تاشکن

[ad_1]
به گزارش تاشکن

به گزارش برنا؛ در دوران دفاع مقدس برپایی هر مراسمی کنار میدان جنگ حال  هوایش فرق میکرد. محرم هم از این قاعده مستنثنی نبوده است. رزمندگان تلاش می‌کردند به هر ترتیبی شده محفل کوچکی به راه بیاندازند و لحظاتی به سر و سینه بزنند و برای امام حسین(ع) اشک بریزند. جعفر طهاسبی یکی از رزمندگانی است که خاطره ای از حال و هوای آن روزها را این گونه روایت می کند: 

طبق معمول محرم ها جبهه تعطیل می بود. حد اقل برای رزمنده های تهرون. توی جبهه محرم ها بند نمی شدند. محرم سال ۶۳ می بود و ما پادگان ابوذر بودیم، از تیپ سید الشهداء علیه السلام فقط بچه های تخریب ، اطلاعات عملیات و مطرح عملیات توی پادگان بودند. بقیه بچه‌ها در جنوب بودند. 

بچه های تیپ نبی اکرم(ص) و نیروهای ارتش توی پادگان مستقر بودند. با هر ترفندی می بود توی مراسمات با پشتیبانی دوستان به میکروفون می رسیدیم. مراسم عزاداری ظهر عاشورا توی حسینیه قدس پادگان برگزار می شد. سریعتر از من شهید حاج قاسم اصغری و محمد غلامعلی رفتن حسینیه تا مقدمات به دست گیری مراسم رو مهیا کند. من هم با فاصله از رفتن اونها داخل حسینیه شدم.

تقریبا آخرهای منبر حاج آقا می بود، از در که داخل شدم یه نگاهی اطراف منبر انداختم. دیدم چند تا کاغذ به دست نشسته اند . معلوم می بود دارند آماده میشن برای مداحی… محمد غلامعلی با سر اشاره کرد که بیا. من هم خودم رو پای منبر رسوندم و همینکه حاج آقا والسلام رو او گفت میکرفون رو برداشت به من داد و من هم بدون معطلی اغاز کردم خوندن. سلام به امام حسین علیه السلام دادم و داخل روضه شدم وبعد هم نوحه رو اغاز کردم. 

محمد غلامعلی چند تا کوچه باز کرد وسط حسینیه و شهید آقا سید محمد و شهید اصغری و خودش هم رفتن وسط برای میونداری. حسنیه قدس پر از جمعیت می بود و همه جوون و سینه می زدند. توی بچه های شهرستانی معمول نبوده است لخت شدن و سینه زدن. همه لباس خاکی تنشون می بود و با اشتیاق سینه میزدند. 

محمد غلامعلی خودش رو به من رسوند و او گفت : جعفر! نوحه ی سه ضرب بخون. اینها عشق سه ضرب می باشند و من هم نوحه رو عوض کردم. غوغایی می بود. آخر برنامه هم محمد غلامعلی خودش شور گرفت و بچه های تهرونی که توی پادگان بودن  دور خودش جمع کرد و اون  شور معروف جبهه که تازه چند ماهی سر زبون ها افتاده می بود خوند. قال رسول الله (ص) نور عینی/ حسین و منی انا من حسینی/ حسین جان کربلا… حسین حسین.

بچه های غیر تهرونی این سبک براشون مانوس نبوده است و با تاخیر داخل سینه زنی شدن. اما این شور در حقیقت شور شهادت می بود و اون روز ولوله ای در حسینیه قدس به پا کرد. یقیناً دیگر مداحان هم خوندند و همه فیض دادند و عاشورای خاطراتی شد. اواسط مهر ماه سال ۶۳ دهه اول محرم می بود و اواسط اسفند سال ۶۳ پادگان ابوذر توسط هواپیماهای دشمن بمباران شد و نزدیک به ۱۲۰۰ نفر شهید و مجروح شدند.

دسته بندی مطالب

پر بیننده ترین سایت خبری تحلیلی فارسی زبان جهان ,اخبار سیاسی اخبار فرهنگ وهنر اخبار اجتماعی اخبار اقتصادی اخبار ورزشی و تکنولوژی را در سایت خبری تاشکن بخوانید.

کسب وکار

اخبار ورزشی

اخبار اقتصادی

فرهنگ وهنر

سلامتی

اخبار تکنولوژی

[ad_2]

منبع