۷ مسئله مهم درمورد تنش و درگیری بین ایران و اسرائیل_تاشکن
به گزارش تاشکن
به گزارش برنا؛ مرور رخدادها مشخص می کند که اسرائیل در سالهای تازه یکروال تهاجمی علیه ایران و منافع آن در پیشگرفته می بود. سپس از جنگ غزه در اکتبر ۲۰۲۳ که ضربه زیاد سنگینی به هیبت اطلاعاتی اسرائیل داخل آمد حرکت تهاجمی این رژیم علیه ایران و گروههای نزدیک به آن به اوج خود رسید و حملات بسیاری علیه نیروهای مستشاری ایران در سوریه انجام شد. در این زمان به نظر میرسید ایران مشابه با شرایط پیچیده منطقه و اهداف طویل مدت خود سیاست «صبر استراتژیک» را در پیشگرفته است؛ اما حالت از مانی متفاوت شد که اسرائیل در روز ۱۳ فروردینماه ۱۴۰۳ با عبور از همه خطوط قرمزها کنسولگری ایران در دمشق را مقصد دعوا موشکی قرار داد و ۷ نفر از نظامیان ایران ازجمله سردار زاهدی از فرماندهان عالیرتبه سپاه قدس را که بهصورت مستشاری در سوریه وجود داشتند ترور کرد.
ایران این دعوا اسرائیل را عبور از همه خطوط قرمز توصیف کرد و با دقت به مصونیت اماکن دیپلماتیک، آن را بهنوعی دعوا به خاک خود قلمداد کرد و بهطور واضح وعده داد که به این دعوا جواب خواهد و یا به عبارت دقیقتر اسرائیل را تنبیه خواهد کرد. ایران در ابتدا با افزایش تعامل های دیپلماتیک به سرزمینهای منطقه مطمعن خاطر داد که ایران علیه منافع آنها کاری نخواهد کرد و سرانجام در ساعات پایانی ۲۵ فروردین و بامداد شب ۲۶ فروردین ۱۴۰۳ طی عملیات «وعده صادق» با دهها پهپاد و موشک اهدافی را در داخل اسرائیل مورد مقصد قرار داد. اخبار این دعوا بهشدت سراسر دنیا را فراگرفت و موردتوجه محافل رسمی و تحلیلی جهان قرار گرفت.
حرف های میشود دعوا ایران به اسرائیل تا بحال بزرگترین دعوا پهپادی تاریخ بوده است، دعوا ایران ساعاتی به طول انجامید و اسرائیل نهتنها همه توان پدافندی خود را برای مهار آن به کار گرفت، بلکه آمریکا، انگلیس، فرانسه و چند سرزمین منطقه هم برای ردیابی و انهدام پهپادها و موشکها به این رژیم پشتیبانی کردند. ایران در پیامی آشکار پایگاه هوایی که هواپیمای اسرائیلی از آن بلند شده می بود و کنسولگری را مقصد قرار داده می بود را بهطور خاص موردحمله قرار داد و خبرداد توانسته خسارت بزرگی به اسرائیل داخل کند؛ اما ارتش اسرائیل مدعی شد ایران نزدیک به ۱۷۰ پهپاد، ۳۰ موشک کروز و ۱۲۰ موشک بالستیک شلیک کرده که پدافند این سرزمین توانسته است ۹۹ درصد آنها را رهگیری و منهدم کند؛ یقیناً چند روز سپس روزنامه اسرائیلی معاریو با رد ادعای ارتش این رژیم مدعی شد با بازدیدهایی که انجامشده اشکارشده که اسرائیل ۸۴ درصد پهپادها و موشکها را رهگیری کرده است. اگرچه قابلذکر است که ایران این چنین ادعاهایی را نادرست میداند و معتقد است درحالیکه سلاحهای پیشرفته خود منفعت گیری نکرده توانسته با عبور از گنبد آهنین اهداف موردنظر را مورد اصابت قرار دهد.
بااینحال قبل از اظهارات طرفین به نظر میرسید آنچه اهمیت داشت این می بود که ایران توانسته می بود اراده عملی خود را در پایبندی به خطور قرمز تعیینشده نشان دهد؛ حقیقت این است دعوا ایران شگفتی تعداد بسیاری از ناظرین و تحلیلگرانی که فکر نمیکردند ایران مستقیم به اسرائیل دعوا کند و یا حداقل فکر این چنین دعوا گستردهای را نداشتند علتشده است.
اگرچه از همان ساعات ابتدایی کوششهای دیپلماتیک برای افت تنش و جلوگیری از عکس العمل اسرائیل انجام شد؛ اما این رژیم مدعی شد که با دعوا ایران عکس العمل نشان خواهد داد تا این که در بامداد ۳۱ فرودین صدای انفجار در اطراف پایگاه هشتم شکاری اصفهان به گوش رسید و ادعا شد این حملات از جانب اسرائیل و در جواب به دعوا ایران انجامشده است. ایران هم خبرداد که «شنیده شدن صدای نسبتاً شدید در شرق اصفهان، مربوط به شلیک پدافند هوایی اصفهان به یک شیء مشکوک بوده و هیچ خسارت و حادثهای نداشتهایم.» درهرصورت بازدید تغیرات و سیر تنشهای تازه بین ایران و اسرائیل تحلیلگران را به این نتیجه رسانده است که کنش و عکس العمل مستقیم ایران و اسرائیل در مقطع جاری به آخر رسیده و تنشها در حال افت است؛ اما هماکنون زیاد تر از همه اهمیت دارد این است که دعوا گسترده ایران به اسرائیل و عکس العمل اسرائیل چه وضعیتی تشکیل کرده و چه نکاتی از آن قابل دریافت است؟ به نظر میرسد با دقت به آنچه رقم خورد میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
۱- به نظر میرسد ایران زمان مطرحریزی دعوا تلاش داشته است تا ضمن جلوگیری از ورود سرزمین به یک جنگ فراگیر منطقهای، اراده و توانایی خود را در پایبندی به خطوط قرمز و حفاظت از منافع خود را به رخ بکشد تا با احیای توان بازدارندگی خود توازن منطقهای را برقرار کند. با دقت به سطح و گستردگی دعوا و نیز خبررسانی به سرزمینهای منطقه ۷۲ ساعت قبل از دعوا میتوان او گفت ایران توانسته اهداف خود را محقق کند.
۲- دعوا ایران محدودیتهای این نوشته را آشکار کرد که توان بازدارندگی اسرائیل در روبه رو ایران (بدون در نظر گرفتن توان هستهای اسرائیل) چندان بالا نیست و اسرائیل بدون پشتیبانی آمریکا و غرب در روبه رو حملات ایران زیاد صدمهپذیر است. این میتواند علتتمرکز اسرائیل بر گسترش عملیات خرابکارانه برای ضربه زدن به ایران منجر شود، همان گونه که دعوا تازه به اصفهان این چنین چیزی را نشان میداد.
۳- این دعوا این چنین این نوشته را برای ایران روشن کرد که در صورت هرگونه درگیری و جنگ بین ایران و اسرائیل دخالت علنی و عملی آمریکا و سرزمینهای غربی و حتی برخی سرزمینهای عربی منطقه به سود اسرائیل قطعی است. اگرچه این چنین موضوعی از قبل تا حدودی قابل گمان بوده؛ ولی این بار بهصورت عملی و عینی روشن شد که ایران در صورت هرگونه تنش و درگیری با اسرائیل باید دخالت و حمایتهمهجانبه آمریکا و متحدانش را از اسرائیل قطعی و مسلم فکر کند. کوششها و سختی آمریکا برای بازداشتن اسرائیل از جواب گسترده به ایران به درستی گواه این است که واشنگتن اغاز جنگ فراگیر اسرائیل با ایران را بهمنزله ورود خودکار خود به جنگ فکر میکند.
۴- ایران با این دعوا جدی توانست ضمن یک برسی دقیق از توان پهپادی و موشکی خود عکس دقیقتری از قوت پدافندی اسرائیل به دست آورد؛ همان گونه که اسرائیل هم متقابلاً از توان موشکی و ضعف پدافندی خود زیاد تر از قبل آگاه شده است و این نوشته رقابت بازدارندگی دو سرزمین را داخل مرحله تازهای خواهد کرد.
۵- به نظر میرسد این دعوا عرصه مساعدی برای تحکیم قوت نرم ایران در بین مردم سرزمینهای مسلمان بهخصوص در بین جوامع عربی که از انفعال و حتی همراهی دولتهای خود با جنایتهای اسرائیل در غزه حس تحقیر میکنند فراهم کرده است. در صورت منفعت گیری مؤثر از این زمان ایران میتواند آسیبی که در چند سال تازه به عکس ایران داخل آمده می بود تا حد مناسبیترمیم کند.
۶-، اما یکی از با اهمیت ترین اثرات مثبت دعوا ایران به اسرائیل مطلب غیرمستقیم آن به دیگر سرزمینهای منطقه می بود که در سالهای قبل با دقت به تحریم ایران و افزایش تهدیدهای امنیتی علیه سرزمین تحرکات ضد ایرانی خود را افزایش داده بودند. برای مثال در سالهای تازه تحرکات الحاقگرایانه جمهوری باکو علیه ایران با تحریک مستقیم سرویس جاسوسی اسرائیل شدت گرفته است، این سرزمین در قدم اول باسیاست گسترشطلبانه در پی قطع مرز ایران با ارمنستان است تا در ابتدا ایران را دچار خفگی ژئوپلیتیک کند و سپس اهداف تجزیهطلبانه خود را جستوجو کند. ایران هم بارها بهصراحت تغییرات ژئوپلیتیک در منطقه و از بین رفتن مرزهای بینالمللی را خط قرمز خود اظهار کرده است؛ به این علت دعوا به اسرائیل مطلب آشکاری می بود که اراده عملی ایران در پایبندی به خطوط قرمز خود خدشهناپذیر است و سرزمینها باید خطوط قرمز تعیینشده ایران را جدی بگیرند.
درنهایت به نظر میرسد در پی رخدادهایی که در طی یک ماه قبل رخداده است هماکنون زمان زیاد خوبی شکلگرفته است که ایران بتواند از یک موضع مناسب داخل تعامل های و مذاکرات بینالمللی برای منفعت گیری از شرایط حاضر در جهت فراهم منافع ملی شود، یقیناً حراست و منفعتگیری از این چنین فرصتی باید بهموقع و با مدیریت دقیق و همزمان حالت داخلی و بینالمللی همراه باشد؛ چون اتخاذ سیاستهای داخلی ناسازگار با تغیرات منطقهای امکان پذیر امکان منفعتگیری از این چنین فرصتی را محدود کند.
دسته بندی مطالب