به نقل از ، تله تئاترهایی با نوشته بازخوانی وقایع منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی به نام های «آهسته با گل سرخ» و «سپیده دم» به زودی در جدول پخش شبکه های سیما قرار خواهند گرفت.

تله تئاتر «آهسته با گل سرخ» به تهیه کنندگی حسن جودکی و کارگردانی تلویزیونی محمد علی رهبر، در مرکز سیمرغ سیما تهیه و تشکیل شده است.قطب الدین صادقی، فرزانه کابلی، فریدون محرابی، مهدی عبادتی، مریم موسویان و حسین حاجیعلی در این تاثییر نمایشی ایفای نقش کرده‌اند.

از دیگر عوامل این تله تئاتر می‌توان به نویسندگی اکبر رادی و کارگردان هنری هادی مرزبان اشاره کرد.

تله‌تئاتر «آهسته با گل سرخ» روایت زندگی شخصی به نام دیلمی است. دیلمی، چایی‌فروش عمده در یکی از بازارهای تهران است. ساسان پسر او به آلمان رفته و به خواسته پدر نمایندگی پخش چای دایر کرده است. سینا فرزند دیگر دیلمی به همراه نامزد خود، ساناز قرار است به خواسته پدر، به اتریش برود و میانه درس خواندن نمایندگی چای نیز دایر کند. اوضاع مملکت نابه‌سامان است و در شهر حکومت نظامی شاه برقرار شده و بازارها بسته است. جلال، برادرزاده دیلمی از رشت برای تحصیل در رشته معماری به تهران می‌آید، اما به علت بسته بودن دانشگاه‌ها، به خانه دیلمی می‌آید.

او چندماهی، در خانه دیلمی زندگی می‌کند. جلال برای مجله‌ای نوشته می‌نویسد و روزها مخفیانه به فعالیت‌های انقلابی مشغول است و تلفن‌های مشکوک و مرموزی به او می‌بشود. شمس‌الملوک، همسر دیلمی و سینا از وجود جلال در خانه شان و کارهای او حس نارضایتی می‌کنند و محل اقامت او را به انباری که متعلق به مستخدم قبلی آنها می بود منتقل می‌کنند.

سینا و مادرش با نوعی حسادت نمی توانند جلال را بپذیرند. عبدالحسین خان دیلمی فقط با عذاب وجدان نسبت به برادرش که اموال او را تصاحب کرده، جلال را پذیرفته است. اما هنگامی جایگاهش را در خطر می‌بیند دیگر وجود جلال را جایز نمی‌داند. آخر نمایشنامه با حادثه ای شبانه در شرایط حکومت نظامی رخ می دهد که جلال برای نجات ساناز تیر می‌خورد و جان خود را از دست می دهد.

این چنین تله تئاتر «سپیده دم» به تهیه کنندگی یوسف بچاری اثری دیگر از مرکز سیمرغ است که اصغر خلیلی کارگردان هنری و مسعود ساکت اوف کارگردان تلویزیونی این تاثییر نمایشی را به مسئولیت داشته‌اند.

در این تله تئاتر می بینیم: اواخر پاییز سال ۱۳۵۷ است و حرکت انقلابی مردم ایران می‌رود تا به پیروزی منجر بشود. سرهنگ ایرج مشتاق (بازنشسته‌ی ساواک) به همراه همسرش خود را برای خروج از ایران آماده می‌کنند. آنان در میانه جمع‌وجور کردن وسایل سفر از پسرشان سیاوش یاد می‌کنند که سال‌ها پیش در گرماگرم قیام پانزده خرداد به دست یک انقلابی کشته شده است.

سربازی فراری به نام کاوه شکیب از خانه‌ی آنان سر درمی‌آورد. او به جستوجو کشف حقیقت مرگ پدرش در سال‌های دور است. سرهنگ ابتدا ادعا می‌کند پدر کاوه به علت دخالت در کشته شدن فرزند او (سیاوش) اعدام شده است. اما رفته رفته اشکار می‌بشود پدر کاوه آن زمان در زندان بوده و نمی‌توانسته در مرگ سیاوش دخالت داشته باشد.

هنگامی همسر، دختر و داماد سرهنگ به این نوشته حساس خواهد شد، و هم‌زمان کاوه سرهنگ را تحت سختی قرار می‌دهد، او لب به اعتراف می‌گشاید و خودش را مسؤل مرگ پسرش می‌خواند و علت آن را نافرمانی سیاوش از مافوق خود برای ایستادن روبه رو مردم انقلابی اظهار می‌کند. چرا که این قضیه مقام و اعتبار سرهنگ را زیر سوال برده است. کاوه راه آمده را بازمی‌گردد و سرهنگ، سرخورده از آنچه بر سر خود و خانواده آورده تنها می‌ماند.محسن قصابیان، شهره سلطانی، محمد صدیقی مهر، بهزاد محسنی و حسنی قبادی بازیگران این تله تئاتر می باشند.

انتهای مطلب/